خورشید (نامهای ادبی یا قدیمی: خور، هور، مهر، روز) یکی از ستارگان کهکشان راه شیری و تنها ستارهٔ سامانه خورشیدی است که در مرکز آن جای دارد. میتوان گفت خورشید یک کُره کامل است که از پلاسمای داغ ساخته شدهاست و در میانهٔ آن میدان مغناطیسی برقرار است. این ستاره که قطری نزدیک به 1،392،000 کیلومتر دارد سرچشمهٔ اصلی نور،گرما و زندگی بر روی زمین است. قطر خورشید نزدیک به 109 برابر قطر زمین و جرم آن 330 هزار برابر جرم زمین برابر با 2×1030 کیلوگرم است به این ترتیب 99،86٪ جرم کل سامانه خورشیدی از آن خورشید است.
انفجار نهایی یک ستارهٔ سنگین را ابرنواختر مینامند ولی خورشید ما هیچگاه انفجاری اینچنین را تجربه نخواهد کرد چرا که کمترین جرم مورد نیاز برای رخداد یک ابرنواختر، هشت برابر جرم خورشید ما است. از نظر شیمیایی سه-چهارم جرم خورشید را هیدروژن و باقیماندهٔ آن را بیشتر هلیم میسازد. پس از هیدروژن و هلیم، عنصرهای سنگین از سازندگان دیگر خورشید اند که عبارتند از: اکسیژن، کربن، نئون و آهن و... این عنصرها، سازندهٔ 1،69٪ از جرم خورشید اند که خود این مقدار 5،628 برابر جرم زمین است.
خورشید در رده بندی ستارگان بر پایهٔ رده بندی طیفی، در دستهٔ G27 جای دارد و به صورت غیر رسمی با نام کوتولهٔ زرد از آن یاد میشود چون پرتوهای پیدای آن در طیف زرد-سبز شدیدتر است. هر چند که رنگ آن از سطح زمین، سفید باید دیده شود ولی چون پراکندگی نور آبی در جو وجود دارد، به رنگ زرد دیده میشود (پراکندگی رایلی). همچنین در برچسب ردهبندی طیفی، G2، گفته شده که دمای سطح خورشید نزدیک به 5778 کلوین (5505 سانتیگراد) است و در V گفته شدهاست که خورشید مانند بیشتر ستارگان، یک ستارهٔ رشته اصلی است و درنتیجه انرژی خود را از راه همجوشی هسته ای هسته ی هیدروژن به هلیم فراهم میکند و در هر ثانیه، در هستهٔ خود، 620 میلیون تُن هیدروژن را دچار همجوشی میکند. در دورهای کیهان شناسان میگفتند که خورشید نسبت به دیگر ستارگان، ستارهای کوچک و ناچیز است ولی امروزه بر این باور اند که خورشید از 85٪ ستارگان کهکشان راه شیری درخشان تر است. چون بیشتر آنها کوتوله ها سرخ اند. بزرگی قدر مطلق خورشید 4،83+ است البته چون خورشید نزدیک ترین ستاره به زمین است، برای آن، خورشید درخشان ترین جرم در آسمان دانسته میشود و قدر ظاهری آن 26،74- است. تاج خورشید پیوسته در حال پراکندن باد های خورشیدی در فضا است. این بادها، جریانهایی از ذرههای باردار اند که تا فاصلهای نزدیک به 100 واحد نجومی توان دارند. حبابهای ساخته شده درمحیط میان ستاره ای که در اثر باد های خورشیدی ساخته شدهاند، بزرگترین سازهٔ پیوستهٔ پدید آمده در منظومهٔ خورشیدی اند.
هم اکنون خورشید در حال سفر از میان ابر میان ستاره ای محلی در ناحیهٔ حیات محلی در لبهٔ بازوی شکارچی از کهکشان راه شیری است. از میان 50 ستاره که تا شعاع 17 سال نوری، در همسایگی زمین قرار دارند، (نزدیک ترین آنها یککوتوله سرخ به نام پروکسیما قنطورس است که 4,2 سال نوری فاصله دارد.) از دیدگاه جرم، خورشید رتبهٔ چهارم را در میان آنها دارد. اگر از قطب شمالی کهکشان نگاه کنیم، خورشید به صورت ساعتگرد به گرداگرد مرکز کهکشانی راه شیری در گردش است و از آن نقطه نزدیک به 24،000 تا 26،000 سال نوری فاصله دارد، امید آن میرود که این گردش را 225 تا 250 میلیون سال دیگر به پایان برساند و دور خود را کامل کند. از آنجایی که کهکشان ما نسبت به تابش زمینه کیهانی (CMB) در راستای صورت فلکی مار باریک با سرعت 550 کیلومتر بر ثانیه در حرکت است، درنتیجه سرعت بدست آمده برای خورشید نسبت به CMB در راستای صورت فلکی پیاله یا شیر، 370 کیلومتر بر ثانیه میشود.
فاصلهٔ متوسط خورشید از زمین نزدیک به ۱۴۹٫۶ میلیون کیلومتر است (یک واحد نجومی) است البته این فاصله در هنگامههای گوناگون حرکت زمین به گرد خورشید (در نقطههای اوج و حضیض) در ماههای ژانویه تا ژوئیه فرق میکند. در این فاصلهٔ میانگین، برای نور ۸ دقیقه و ۱۹ ثانیه زمان برده میشود تا از خورشید تا زمین سفر کند. می توان گفت انرژی آمده از نور سفید خورشید، باعث ادامهٔ فرایند نورساخت، بوجود آمدن اقلیم و آب و هوای زمین و درنتیجه، فراهم کنندهٔ زندگی برای همهٔ جانداران روی زمین است. نقش برجستهٔ خورشید بر وضعیت زمین از سالهای دور، از دوران پیش از تاریخ برای انسان شناخته شده بود به همین دلیل برای بسیاری از فرهنگها خورشید به عنوان یک خدا دانسته شده بود. همواره پیشرفت دانش از چیستی خورشید با کندی بسیار همراه بوده تا آنکه در سدهٔ ۱۹ میلادی آگاهی اندکی از مواد سازندهٔ خورشید و منبع انرژی آن بدست آمد. تلاش برای آگاهی بیشتر از خورشید همچنان ادامه دارد چون همچنان شماری از پدیدهها و رفتارهای بدون توضیح علمی در خورشید دیده میشود.
مقایسه بزرگی خورشید با سیارات پیرامون
عطارد (تیر)
تیر یا عطارد کوچکترین و نزدکترین سیاره به خورشید در منظومه خورشیدی است. سطح رو به خورشید سیاره تیر به دلیل نزدیکی به خورشید بسیار داغ است. رویه پشت به خورشید تیر نیز بسیار سرد است.
سیاره تیر ماه ندارد. تیر، کوچکترین سیاره منظومه خورشیدی است و همانگونه که یک رخ از کره ماه همیشه رو به زمین است، یک رخ از تیر نیز به حالتی ابدی رو به خورشید و رخ دیگر آن پشت به خورشید است. با وجود اندازه کوچک، سیاره تیر از میدان مغناطیسی نیرومندی برخوردار است
تیر تندروترین سیارهٔ منظومه شمسی است که با سرعتی حدود ۴۸ کیلومتر بر ثانیه، هر ۸۸ روز یک بار خورشید را دور میزند. از این رو سیارهای گریزپاست که دیدنش آسان نیست و به همین دلیل است که شاید، ایرانیان باستان آنرا «تیر» نامیده و در یونان «مرکوری» یا «پیک خدایان» لقبش داده بودند.
سیاره تیر یا عطارد با فاصلهٔ 57 میلیون و 924 هزار کیلومتری از خورشید، نزدیکترین سیاره منظومه خورشیدی به خورشید است و کمترین مسافتی که با زمین پیدا میکند، به 80 میلیون کیلومتر میرسد. به خاطر نزدیکی این سیاره به خورشید اگر در طرف رو به خورشید آن (بخشی که روز است) قرار بگیرید به راحتی در دمای ۴۶۵درجه سانتیگراد پخته خواهید شد و به علت حرکتی وضعی آرامش اگر در طرف شب آن قرار بگیرید آن قدر سرد خواهد شد که در دمای 148- درجه سانتیگراد به راحتی مرگ را بر اثر یخ بستن تجربه میکنید. گردش وضعی این سیاره، حدود دو ماه طول میکشد و از این رو، گرم شدن آن در روز و سرد شدنش در شب دیرپاست.
حفرههای کوچک ویا بزرگ بسیاری در سطح سیارهٔ تیر دیده میشود که حکایت از برخورد شهاب سنگ های کوچک و بزرگ دارد البته قطر برخی از دهانهها به دهها کیلومتر میرسد. برخی از این دهانهها محل خروج مواد مذاب است که امروزه با سنگهای مذاب پر شدهاند و مانند کوههای آتشفشانی هستند. سطح تیر بیشتر خاکستریرنگ است و به خاطر نوع دهانههای آتشفشانی و آبگیرها خیلی شبیه کره ماه است. دانشمندان تصور میکردند که فعالیتهای آن مانند کره ماهاست. اما اکنون میدانیم که سیاره عطارد با کره ماه بسیار متفاوت است. تیر کوه و آتشفشانهای بزرگ و عمدهای ندارد و از نظر فعالیتهای زمینشناختی سیارهای مرده بهشمار میآید.
تیر از دسته سیاره های زمین سان است. تیر همچون ناهید و ماه، حالتهای گوناگونی از هلال تا قرص کامل را به خود میگیرد. قرص کامل، چون در آن سوی خورشید است دیده نمیشود. اما اشکال هلال و نیمهٔ آن به هنگام جلوههای شرقی و غربی، مشاهده میگردند.
نیروی گرانش این سیاره کم و دارای جو ناچیزی است که98٪ آن از هلیم و بقیه از هیدروژن، اکسیژن و سدیم ساخته شدهاست.باد های خورشیدی به شدت به عطارد میدمند و این میرساند که تقریباً هیچ هوایی در آن وجود ندارد.
این سیاره نیز، مانند سیاره زهره بین زمین و خورشید قرار گرفته و به خاطر این ویژگی، حالاتی را که «گذر»، «جلوههای شرقی و غربی» و... نامیده میشوند، به وجود میآورد. عبور عطارد فقط یا در اردیبهشت ماه (ماه مه) و یا آبان ماه (ماه نوامبر) روی میدهد. و علت ندرت این عبورها (که در هر قرن تا 13بار روی میدهند) به این علت است که زاویه میل مدار آن با مدار زمین (7درجه) سبب میشود که سیاره معمولاً یا از شمال و یا از جنوب خورشید بگذرد. اندازه گیریهای دقیق عبورهای عطارد نه فقط برای تعیین دقیق مدار عطارد بلکه برای محاسبه دوره تناوب حرکت وضعی زمین نیز به کار میآید.
دانشمندان هنوز نمیدانند که فعالیتهای آتشفشانی این سیاره سنگی، چقدر به طول انجامیده. سن دشتهای گدازهایاش را میتوان به عصر «بمباران سهمگین متأخر»، یا حدود ۴ میلیارد سال پیش نسبت داد؛ که در جریانش اعضای منظومه خورشیدی، آماج برخورد شهابسنگهای غولآسا واقع میشدند. به محض کاهش آمار این برخوردها بود که گدازه در سرتاسر عطارد جریان یافت و با پر کردن گودالها، عوارض نرم و مسطحی را به وجود آورد. فروزمینها هم در همین گودالها به وجود آمدند و در واقع تنها نقاطی به شمار میرفتند که بستر سنگی ِ سیاره در آنها «منبسط» (و نه منقبض) میشد.
در دشتهای آتشفشانی عطارد عوارض نامتعارفی وجود دارد که بیشتر شبیه «کلوچه«های کیهانیاند و هیچگونه نمونه مشابهی در سایر نقاط منظومهمان ندارند. این «کلوچهها» سازههای دوار و غولآسایی هستند که مرز گودالهای مدفون را مشخص کردهاند و خودْ از چینخوردگیهای درونی و عوارضی موسوم به «فروزمین» پر شدهاند؛ یعنی باریکههایی که در مرز دو گسل موازی، فرونشستهاند.
حدود یک میلیارد سال پیش، گدازههای آتشفشانی به سرعت بستر گودالهای شهابسنگی پراکنده در سطح عطارد را پر کردند. حجم عظیمی از گدازه در مدتزمان نسبتاً کوتاهی نشست کرد و همین میتوانسته عاملی برای ظهور این درههای نامتعارف باشد.
زهره (ناهید)
ناهید (هم چنین زهُره) به ترتیب فاصله از خورشید، دومین سیاره سامانه خورشیدی است که میان زمین و تیر (عطارد) قرار گرفتهاست. این سیاره نزدیکترین سیاره به زمین میباشد و بعد از ماه، درخشانترین جرم آسمانی طبیعی است که به هنگام شب از زمین رویت میشود. ناهید داغترین سیاره در سامانه خورشیدی است. جو ضخیم و غلیظ آن موجب میشود که دیدن سطح آن از طریق رصد، دشوار باشد.
این سیاره در فارسی بیدخت و بیلفت نیز نامیده میشد. و واژه بیدُخت در شکل کهنتر خود بَغدخت و به معنای «دختر خدا» بودهاست.
سیاره ناهید بدون ماه است و از بسیاری دیدگاه ها چون اندازه، جرم، گرانش و ترکیبات ساختاری به زمین همانندی دارد و به همین شَوَند به آن برنام خواهرِ زمین را دادهاند. یکی از شوندهای این نام گذاری این است که دانشمندان میگویند در چند میلیون سال پیش سیاره ناهید بسیار همانند زمین بوده و دارای شرایط زندگی بوده است اما به شوند نزدیک شدن به خورشید شرایط زندگی در آن از بین رفت. چنان که قطر آن در حدود 12،104 کیلومتر است، در سنجش با زمین که قطرش 12،756 کیلومتر است. جرم ناهید حدوداً 81 درصد جرم زمین و چگالی آن، نزدیک به 95 درصد چگالی زمین است. با این حال ناهید در سنجش با بیشتر سیارات سامانه خورشیدی از جمله زمین، کرویتر است و به شوند چرخش آهسته به دور مدارش، پدیده تورفتگی یا مسطح شدن قطبها و بادکردگی یا تورم نواحی استوایی در آن، کمتر از دیگر سیارات رخ میدهد.
این سیاره را جزء سیاره های زمین سان و فشرده طبقه بندی کردهاند که دارای آتشفشانهای فعال، «ناهیدلرزه» و کوهوارهاست. ناهید در مداری تقریباً دایرهوار به فاصله میانگین 108 میلیون کیلومتر از خورشید، به دور آن میگردد. هنگامی که در نزدیکترین وضعیت نسبت به زمین قرار میگیرد، فاصله آن با زمین 42 میلیون کیلومتر میشود و در دورترین حالت 275 میلیون کیلومتر با آن فاصله دارد.
زمان لازم برای یکبار گردش این سیاره به دور خورشید 225 روز زمینی میباشد. تفاوت بزرگ ناهید با زمین، جو آن است که بیشتر آنرا دی اکسید کربن تشکیل داده و در ابرهای فوقانی آن قطرات ریز اسید سولفوریک وجود دارد. وجود دیاکسید کربن در جو این سیاره دمای آنرا به مقدار بسیار چشمگیری افزایش دادهاست. (480 درجه سانتیگراد نزدیک سطح سیاره). همچنین لازم به ذکر است که سیاره زهره دارای مغناطیس درونی نیست.
نور آفتاب پس از نفوذ در جو این سیاره و جذب شدن توسط سطح آن، بهصورت گرما از سطح بازتابیده میشود، اما انبوه دیاکسید کربنِ جو ناهید، این گرمای بازتابیده را به دام انداخته و از رها شدن آن در فضا جلوگیری میکند. این جذب اضافی ،گرما که به پدیده ی گلخانه ای معروف است، میانگین گرمای ناهید را بیش از هر سیاره دیگری (حتی سیاره عطارد) در سامانه خورشیدی بالا بردهاست بهطوریکه این حرارت برای ذوب کردن فلز سرب کافیست. از اینرو پیدایش زندگی در این سیاره، غیر ممکن است.
در اوایل سال ۱۹۶۰ راداری را بهسوی ناهید نشانهروی کردند که سیگنالهای آن از ابرهای این سیاره عبور کرده و پس از برخورد با سطح جامد سیاره، منعکس گردید. برای نخستین بار دانشمندان اطلاع جالبی را درباره سطح ناهید بهدست آوردند، که نشان میداد ناهید دارای حرکت چرخشی در جهت معکوس است. چرخش آن از شرق به غرب است و آفتاب از مغرب طلوع و در مشرق غروب میکند.
ایرانیان در زمان هخامنشیان، خدای مونث آناهیتا (ایزد باروری و آبها) را با این سیاره مرتبط میدانستند که در پارسی میانه، به اَناهید و در فارسی امروزی به ناهید تغییر یافتهاست. نام لاتین این سیاره،ونوس، برگرفته از نام خدای رومی عشق و زیبایی است. در یونان باستان، نام خدای آفرودیته بر آن نهاده شد.
زمین سومین سیاره سامانه خورشیدی است که در فاصلهٔ 150 میلیون کیلومتری از ستاره خورشید قرار دارد. از نظر واژه شناسی ایرانی، زم یکی از فرشتگان دین زرتشت بوده است که با پسوند "ین" زمین و با پسوند "ان" زمان را در زبان پارسی بوجود آورده است. این سیاره چگال ترین و از نظر بزرگی پنجمین سیاره از هشت سیارهٔ سامانه خورشیدی است. همچنین در میان چهار سیاره سنگی گردان به دور خورشید (تیر، ناهید، زمین و مریخ) زمین بزرگترین آنها است. گاهی از آن با نامهای جهان و سیارهٔ آبی نیز یاد میشود. نام لاتین آن Terra است.در سامانهٔ خورشیدی، فاصلهٔ زمین تا خورشید بین فاصلهٔ زهره (یا ناهید) تا خورشید و فاصلهٔ مریخ (یا بهرام) تا خورشید است. زمین جزو سیارات داخلی سامانهٔ خورشیدی بهشمار میآید.
نزدیک به 4،54 میلیارد سال (به صورت دقیق تر 0،0006± 4،5672 میلیارد سال) از پیدایش زمین میگذرد. و زندگی بر روی سطح آن در طول یک میلیارد سال پدیدار گشته است. هم اکنون زمین خانهٔ میلیونها گونه از جانداران است که انسان یکی از آنها است. زیست کره زمین با گذر زمان جو زمین و دیگر شرایط فیزیکی و شیمیایی این سیاره را دچار دگرگونیهای شگرفی کردهاست و محیطی را فراهم کردهاست تا اندامگان زنده بتوانند به رشد و زیستزایی بپردازند. همچنین در اثر این دگرگونیها لایه اُزُن به دور این سیاره تشکیل شدهاست، لایهای که با کمک میدان مغناطیسی مانع از ورود پرتوها آسیب رسان خورشید میشود و به این ترتیب اجازه میدهد در زمین زندگی ادامه یابد.ویژگی های فیزیکی، پیشینهٔ زمین شناسی و گردش زمین باعث شدهاند تا زندگی در این دورهها در آن پابرجا بماند و انتظار آن میرود که برای ۵۰۰ میلیون تا ۲٫۳ میلیارد سال دیگر نیز زندگی همچنان ادامه داشته باشد.
پوسته زمین به چندین لایهٔ سخت یا زمین ساخت بشقابی تقسیم شدهاست، این لایهها در گذر میلیون سال در زمین جابجا میشوند. نزدیک به 71٪ از سطح زمین با آب شور اقیانوسها پوشیده شدهاست و باقیماندهٔ آن را قارهها و جزیرهها تشکیل میدهند که خود آنها نیز تعداد زیادی دریاچه و دیگر سرچشمههای آبی را در خود جای دادهاند. بیشتر سطح قطبهای زمین از یخ یا دریای یخ زده پوشیده شدهاست. ساختار درونی زمین پویا است و لایههای آن عبارتند از لایهٔ ضخیم گوشته جامد، یک لایه، هسته بیرونی که مایع است و میدان مغتاطیسی را تولید میکند و یک لایه، هسته درونی که آهنی و جامد است.
زمین همواره با دیگر جرمهای آسمانی بویژه خورشید و ماه در اندرکنش است. هم اکنون زمین با سرعتی 366،26 برابر سرعتی که به دور خودش میگردد، به گرد خورشید میگردد که این برابر با 365،26 روز خورشیدی یا یک سال نجومی است.محور گردش زمین نسبت به خط عمود بر صفحهٔ گردش آن ۲۳٫۴ درجه انحراف دارد. این انحراف باعث ایجاد تغییرات فصلی با دورهٔ گردشی برابر با یک سال اعتدالی یا ۳۶۵٫۲۴ روز میشود.تنها ماه طبیعی شناخته شده برای زمین، کرهٔ ماه است که از نزدیک به 4،53 میلیارد سال پیش گردش خود به دور زمین را آغاز کردهاست. ماه باعث ایجاد کشند در آب اقیانوسها، پایدار شدن زاویهٔ انحراف محور زمین و کم کم آهسته تر شدن سرعت گردش زمین شدهاست. در آخرین بمباران شهابی تقریباً میان ۳٫۸ و ۴٫۱ میلیارد سال پیش، چندین سیارک و شهاب سنگ با زمین برخورد کرد و دگرگونیهای درخور توجهی در سطح زمین ایجاد کرد.
جو زمین ترکیبی است از نیتروژن (نزدیک به هشتاد درصد)، اکیسژن (نزدیک به بیست درصد) و چندین گاز دیگر.
بلندترین نقطه بر روی خشکیهای زمین کوه اورست نام دارد که نزدیک به ۹ کیلومتر از سطح دریا بالاتر است. ژرفترین قسمت دریاها نیز در نزدیکی جزایر فیلیپین در اقیانوس آرام قرار دارد. عمق این ناحیه حدود ۱۱ کیلومتر پایینتر از سطح دریا است و به آن دراز گودال ماریانا گفته میشود.
محدودهٔ دمای هوا بر روی کره زمین میان 89،2 (قطب جنوب) درجه زیر صفر تا 70،7 (کویر لوت، ایران)درجه بالای صفر قرار دارد. محیط استوای زمین 40،07516کیلومتر و وزن زمین 1024×59735 کیلوگرم (هشتاد برابر وزن ماه) است. فاصله کره زمین تا کره ماه 340 هزار کیلومتر میباشد.
انسان ها نیازهایشان را از منابع کانیها و محصولهایی که از زیست کره بدست میآید، تامین میکنند. نزدیک به 200 کشور مستقل در جهان وجود دارد که انسانها در این کشورها پخش شدهاند و از راه دیپلماسی، سفر، تجارت و فعالیتهای نظامی با هم در اندر کنش قرار میگیرند.فرهنگ و دانش انسانها با گذر زمان بسیار پیشرفت و تغییر کردهاست. انسانها زمانی به صاف بودن زمین و بعد نظریهٔ مرکز بودن زمین در جهان معتقد بودند. از دیدگاههای امروزی به زمین، میتوان به دیدگاه فرضیه گایا اشاره کرد.
بَهرام یا مریخ چهارمین سیاره در سامانه خورشیدی است که در مداری طولانی تراز زمین و با سرعتی کمتر از زمین حرکت میکند. هر یک باری که به بدور خورشید میچرخد معادل 687 روز (روز زمین) به درازا میکشد و شب و روز کمی طولانیتر از کره زمین است.
بزرگی بهرام نزدیک به یک دوم زمین است و قطر آن 6790 کیلومتر میباشد (بسنجید با قطر زمین: 12756 کیلومتر).
جو بهرام سرخفام است و در آسمان شب از زمین نیز سرخی آن دیده میشود. کره بهرام دو ماه کوچک به نامهای فوبوس و دیموس دارد که ریختی نابسامان دارند. این دو ماه شاید شهاب سنگ هایی هستند که در مدار بهرام به دام افتادهاند. اگر شخصی در کرهٔ بهرام باشد خواهد دید که فوبوس سه بار در یک روز طلوع و غروب میکند. دیموس نیم فوبوس بوده و چنانچه از بهرام به آن نگاه کنیم این ماه بیشتر همانند به یک ستاره خواهد بود تا یک ماه.
بهرام، سیاره سرخفام سامانه ی خورشیدی، یک دوم زمین قطر دارد و مساحت سطح آن برابر با مساحت خشکیهای روی زمین است. همانند زمین، یخهای قطبی، درههای گود، کوه، غبار، توفان و فصل دارد. در دشتهای آن مانند ماه، گودالهایی برآمده از برخورد سنگهای آسمانی دیده میشود. با وجود اندازه کوچکش، بلندترین قلهٔ سامانهٔ خورشیدی یعنی کوه المپوس و بزرگترین دره سامانهٔ خورشیدی در این سیاره پیدا شدهاست.
فرسوده بودن بیشتر دهانه های برخوردی سیاره بهرام نشاندهندهٔ پرکاری زیاد زمینشناختی در این سیارهاست.
روزهای بهرام 24 ساعت و 37 دقیقه درازا دارند. از آنجا که محور سیارهٔ بهرام همانند زمین 24 درجه کج است در این سیاره نیز فصلهای سال وجود دارند. اما هر سال بهرامی کمابیش دو برابر سال زمینی یعنی 678 روز بهدرازا میکشد.کمربند سیارکها منطقهای در منظومه خورشیدی است که حدودا در میان مدارهای مریخ (بهرام) و مشتری واقع شدهاست. در این منطقه تعداد بسیار زیادی اجرام فضایی با شکلهای نامنظم قرار گرفتهاند که سیارک نامیده میشوند. در حدود نیمی از جرم کمربند سیارکها را چهار سیارک بزرگ تشکیل میدهند که سرس، وستا، پالاس، و هایجیا نام دارند. قطر این سیارکها بیش از 400 کیلومتر است اما قطر سرس که تنها سیاره کوتوله کمربند سیارکها بهشمار میآید در حدود ۹۵۰ کیلومتر است.
تا سال1982 جمع سیارکان کشف شده 2736 عدد رسیدهاست.
انواع شکل
سیارکان از نظر شکل گوناگونند پارهای کروی و برخی بیضی و گروهی نیز شکلهای نا منظمی دارند.
تاریخچه
در سال 1772 یوهان الرت بوده قانونی را کشف کرد که نسبت فاصله سیارات به خورشید را بان مینمود قانون بوده نشان داد مه بادی سیارهای بین مریخ و مشتری وجود داشته باشد با همین انگیزه در سال 1800 تلسکوپهای فراوانی روانه آسمان شد در سال 1801 سرس کشف گردید به دنبال آن پالاس جونو و وستا هم کشف شد.
1.سرس 2.پالاس 3.هایجیا 4.وستا 5.جونو 6.استریا 7.هبه 8.ایریس 9.فلورا 10.متیس 11.انگریا
به یک روند مشتری چهارمین شی درخشان،در آسمان میباشد (پس از خورشید، ماه و ناهید) اگرچه گهگاه بهرام (مریخ) درخشانتر بهنظر میآید.
جرم مشتری 2،5 بار از مجموع جرم سیارات سامانه خورشیدی بیشتر است. جرم مشتری 318 بار بیشتر از جرم زمین است. قطر آن 11 برابر قطر زمین است. مشتری میتواند 1300 زمین را درخود جای دهد. میانگین دوری آن از خورشید در حدود 778 میلیون و 500 هزار کیلومتر میباشد یعنی بیشتر از 5 برابر دوری زمین از خورشید. ستارهشناسان با تلسکوپ های برپاشده در زمین و ماهواره هایی که در مدار زمین میگردند به بررسی مشتری میپردازند. ایالات متحده تا کنون ۶ فضاپیمای بدون سرنشین را به مشتری فرستادهاست. در ژوئیه 1994، هنگامی که 21 تکه از دنباله دار شومیکر-لوی 9 با اتمسفر مشتری برخورد کرد ستارهشناسان شاهد رویدادی بسیار تماشائی بودند. این برخورد برانگیزاننده ی انفجارهای سهمناکی شد که پاره ای از آنها قطری بزرگتر از قطر زمین داشتند.
لکه سرخ بزرگ
بارزترین نمود سطح هرمز لکه سرخ بزرگ آن میباشد که توده گاز چرخانی است که همانندی به گردباد دارد. قطر این لکه سه برابر قطر زمین است. رنگ لکه بیشتر از قرمز آجری به قهوهای کمرنگ تغییر میکند و گاهی این لکه تماما ناپدید میگردد. رنگ آن شاید برآمده از اندازه ی کم فسفر و گوگرد در کریستالهای آمونیاک باشد. تندی چرخش لکه در لبه آن در حدود 360 کیلومتر در ساعت است. این لکه در فاصله یکسانی از استوا به آرامی از شرق به غرب حرکت میکند. ناحیهها و کمربندها و لکه بزرگ ، بسیار پایدار و همانند سیستم چرخش زمین میباشد. از زمانی که رابرت هوک در سال 1664 این لکه را پیدا کرد, این ویژگی ها تغییرات چندانی ندادهاند.
اقمار مشتری (هرمز)
هرمز حداقل دارای 63 ماهاست که 16 ماه آن قطری بیش از 10 کیلومتر دارند. چهار ماه از بزرگترین ماههای هرمز به ترتیب دوری از این سیاره عبارتند از: آیو، اروپا، گانیمد و کالیستو. این چهار ماهک را قمر های گالیله ای مینامند زیرا ستارهشناس ایتالیایی گالیله آنها را در سال 1610 به وسیله اولین تلسکوپ پیدا کرد. آیو دارای آتشفشانهای فعال بسیاری میباشد. هر فوران گازی آن دارای گوگرد میباشد. رنگ زرد نارنجی سطح آیو شاید از اندازه بسیار زیاد گوگرد جامد که در سطح سیاره انباشته شده میباشد. اروپا کوچکترین ماه گالیلهای میباشد با قطری برابر با ۳ هزار و 130 کیلومتر. اروپا دارای سطحی از یخ صاف و ترک خورده میباشد.
بزرگترین ماه گالیلهای گانیمد با قطری برابر با 5268کیلومتر است. گانیمد بزرگتر از سیاره تیر میباشد. کالیستو با قطری برابر با ۴۸۰۶ کیلومتر اندکی کوچکتر از تیر میباشد. گمان می رود کالیستو و گانیمند از یخ و اندکی مواد سنگی ساخته شده باشند. هر دوماهک دارای دهانههای بسیاری میباشند. دیگر ماهکهای مشتری بسیار کوجکتر از ماهکهای گالیلهای هستند. امالیتا و هیمالایا دو ماهک بزرگ بعدی میباشند. امالیتا به شکل سیب زمینی میباشد با قطری برابر با 262 کیلومتر. قطر هیمالیا برابر با 170 کیلومتر میباشد. بیشتر ماههای به جای مانده ی مشتری با تلسکوپهای بزرگ زمینی پیدا شدهاند. دانشمندان متیس و اداریستا را در سال 1979 با بررسی عکسهائی که فضاپیمای ویجر گرفته بود پیدا کردند.
کِیوان یا زُحَل، پس از مشتری، دومین سیارهٔ بزرگ منظومه شمسی و ششمین سیاره دور از خورشید است. زحل یک گلوله گازی غول پیکر است که با وجود حجم زیادش تنها 95 برابر زمین جرم دارد. چگالی این سیاره حدود یکهشتم زمین و کمتر از آب است. یک روز کامل در کیوان برابر 10 ساعت و 39 دقیقه در زمین و یک سال آن برابر 29،5 برابر سال زمین است. از آنجایی که مدار استوایی زحل تقریباً همانند زمین در 27 درجهاست، تغییرات زاویه سیاره نسبت به خورشید شبیه به زمین میباشد و در این سیاره نیز همان چهار فصل مشاهده میشود. جرم سیاره زحل همانند مشتری از گاز است که بیشتر آن را هیدروژن تشکیل میدهد. میزان اندکی هلیوم و متان در ردههای بعدی گازهای تشکیلدهندهٔ سیاره قرار دارند.
در آسمان شب زمین، زحل به دلیل اندازه بزرگ، دارای جوی درخشان است. زیبایی آسمان زحل به خاطر نوارهای روشن حلقههای اطراف آن و نیز به خاطر قمر های زیادش است.
به علت سرعت حرکت کیوان به دور خود در قطبهای آن نوعی حالت پخی مشاهده میشود که سیاره را از شکل کرهٔ کامل دور میکند. زحل از جنبههای زیادی شبیه مشتری است، جز اینکه در اطراف آن چندین حلقه شگفت انگیز وجود دارد.
حلقهها یا کمربندهای زحل در فاصله 11200 کیلومتری آن جای گرفتهاند. حلقههای زحل از تکههای یخ و همچنین تکههای سنگ و غبار تشکیل شدهاند برخی به اندازه یک غبار ریز و برخی به اندازه یک خانه. حلقههای زحل پهن هستند ولی بسیار تخت و نازک. پهنای آنها 280 هزار کیلومتر است اما کلفتی آنها تنها یک کیلومتر است. بنابراین هنگامیکه از پهلو به زحل بنگریم حلقهها تیغه باریکی میشوند و دیده نمیشوند. پهنای برخی از حلقه های زحل به اندازه فاصله زمین تا ماه می باشد. مشتری و نپتون و اورانوس هم حلقه دارند اما حلقه زحل از همه بهتر دیده میشود. به باور دانشمندان دلیل درخشانتر بودن حلقههای زحل تازه تر بودن و جوانتر بودن آن هاست. آنها میانگارند که این حلقهها در پی نزدیک شدن یک ماهک (قمر) به زحل و فروپاشی آن ماهک در اثر گرانش زحل پدید آمدهاند. حلقههای زحل به ترتیبی که کشف شدهاند با حروف الفبا نامگذاری شدهاند. ای، بی، سی، دی، ای، اف و جی در میان حلقهها سه شکاف وجود دارد به نامهای انکه، کیلر و مکسول و یک بازه بزرگ به نام شکاف کاسنی.
نخستین کسی که به حلقه رازآمیز پیرامون کیوان علاقهمند شد و آن را کشف کرد گالیله بود. او در سال 1610 به این موضوع پی برد و در آغاز بر این باور بود که این حلقه از جنس جامد میباشد. اما امروزه ثابت شدهاست که این حلقه از قطعات سنگ و آب یخ زده تشکیل شدهاست که برخی از آنها در اندازههای یک خودروی معمولی میباشند. مجموع گرانش (جاذبه) زحل و گرانش ماهکهای آن حالتی را پدید میآورند که این قطعات همواره بصورت حلقههای نازک به دور این سیاره به نظر ثابت ایستادهاند.
(در اسطوره یونانی οὐρανός، خدای آسمان و معادل پارسی سره آن آهوره) هفتمین سیاره از نظر نزدیکی به خورشید و چهارمین سیاره از نظر اندازه و سومین سیاره از نظر جرم است. اورانوس هر 84 سال و 7 روز یک بار به دور خورشید میگردد و همچنین هر 10 ساعت و 48 دقیقه یک دور به دور خودش میچرخد. اورانوس دارای 5 ماه به نامهای میراندا، آریل، آمبریل، تیتانیا و ابرون است. این سیاره را ویلیام هرشل در سال 1781 میلادی کشف کرد.
یکی از سیارات هشت گانه منظومه شمسی که از لحاظ بعد فاصله اش نسبت به خورشید در ردیف هفتم پس از زحل قرار گرفتهاست فاصله متوسط این سیاره تا خورشید2،869،600،000 کیلومتر و63 بار از کره زمین بزرگتر است.اورانوس 27 ماه طبیعی دارد.این سیاره با چشم غیرمسلح دیده میشود . محور حرکت وضعی این سیاره کاملاً با مدار حرکت انتقالیش منطبق است.سفرهای اکتشافی به این سیاره کمتر از ده ماموریت بوده که شاخصترینش ماموریت ویجر 2 بود که این فضاپیما در ژانویه 1986 به آن رسید.
اقمار اورانوس
اورانوس 27 قمر طبیعی دارد که از آن ده قمر توسط ویجر 2 کشف شد.(9 قمر در ژانویه 1996 کشف شده و در نام آنها 1996 وجود دارد و یک قمر در 31 دسامبر 1995 کشف و در نام آن 1995 وجود دارد.)بیرونیترین قمر آن اوبرون و بزرگترین قمر آن تیتانا با قطر 1٬580 کیلومتر است.دو قمر کوردلیا و اوفلیا لبههای حلقه اپسلیون را جاروب میکنند.
نپتون
نپتون آخرین سیارهٔ منظومه شمسی است. این نام به عنوان خدای دریا و همزاد اورانوس نامگذاری شده است.
کشف این سیاره در بین سالهای ۱۷۹۰ تا ۱۸۴۰ بر اثر اختلالاتی که در مدار اورانوس مشاهده شد، انجام گردید.
معمولاً همه این سیاره را به رنگ آبی میشناسد و به این علت است که گاز متان حاضر در جو نپتون رنگ سرخ را جذب کرده و آبی حاصل از طیف نوری خورشید را بازمیتاباند.
نپتون از نظر ساختاری بسیار شبیه به سایر سیارات گازی به خصوص اورانوس است . تفاوتی که در ساختار سیاراتی مانند اورانوس و نپتون دیده میشود، عدم حضور هیدروژن فلزی مایع است که در عوض آن به یک ساختار متراکم آب مانندی در اطراف هسته میرسیم. لایه بیرونیتر نپتون متشکل از هیدروژن ملکولی مایع و هلیوم مایع است.
اتمسفر و جو نپتون آبی رنگ است و درصد بازتابش بالائی دارد که حاکی از وجود یک جو غلیظ است . بر طبق تحقیقات حضور مقادیری متان نیز در این سیاره تایید شده است . در کل، ترکیبات جو این سیاره به مانند سایر سیارات غول پیکر گازی شامل 80 تا 85 درصد هیدروژن و 15 تا 19 درصد هلیوم میباشد.
تقریباً 165 سال طول میکشد تا نپتون یک بار بهدور خورشید بگردد. بنابر این از زمان کشف آن در سال 1864 تا کنون، فقط یک بار به دور خورشید گشتهاست.
دوره تناوب نجومی آن 164،79 سال است . از زمان کشف نپتون تا کنون فقط 75 درصد مدار خود را طی کرده. دوره تناوب چرخشی نپتون 17 ساعت و 50 دقیقه است. سرعت گریز از جاذبه این سیاره نیز چیزی در حدود 23 کیلومتر در ثانیه است.نپتون دارای دو قمر بزرگ بنامهای نرئید و تریتون است و تعداد بسیار زیادی اقمار کوچک دارد.
پیش از این انتظار میرفت که نپتون از نظر جوی آرامتر از اورانوس باشد ولی ویجر 2 نشان داد که بادهای نپتون بسیار بسیار شدید هستند. سرعت این بادها به 640 کیلومتر در ساعت میرسد.
تصویر بازسازی شدهای از پلوتو که توسط تصاویر دریافتی از تلسکوپ فضایی
هابل و به کمک رایانههای پیشرفته تولید شدهاست. هنوز مشخص نیست که تفاوت
رنگها به دلیل کدام یک از عوارض طبیعی سطح این سیاره کوتوله است.
پلوتو از نظر بزرگی پس از اریس، دومین سیاره کوتوله منظومه خورشیدی است که از هنگام کشف در سال 1930 تا 24 اوت 2006 نهمین سیاره سامانه خورشیدی بود. اما اکنون بنا بر تعریف نوین اتحادیه بین المللی اختر شناسی یک سیاره کوتوله و همچنین به عنوان نمونهٔ نخست از رده جدید اجرام فرانپتونی به شمار میرود.
«پلوتو» گویش زبان انگلیسی است و در زبان فرانسه به آن «پلوتون» میگویند.
پلوتو در افسانههای روم باستان نام خدای زیرزمینی بودهاست. این نامگذاری به دلیل فاصله بسیار دور این جرم آسمانی از خورشید صورت پذیرفتهاست.
تا سال2005 که بررسی تصاویر دریافتی از تلسکوپ فضایی هابل باعث کشف دو قمر جدید برای پلوتو گردید، تصور میرفت که شارون تنها قمر پلوتو است. قمرهای جدید که در ابتدا S/2005 P1 و S/2005 P2 نامیده میشدند بعداً به نامهای نیکس و هیدرا تغییر نام دادند. این دو قمر جدید بسیار کوچک بوده و تخمین زده میشود که قطری برابر با 50 تا 60 کیلومتر داشته باشند.
شارون بیشتر شبیه یک جفت برای پلوتو است تا یک قمر. از این رو به آنها سامانه «پلوتو-شارون» نیز میگویند.
سیاره کوتوله پلوتو پیش از این دارای چهار قمر به نام های شارون، نیکس، هیدرا و P4 بود و محققان ناسا روز چهارشنبه یازدهم جولای (بیست و یکم تیرماه) رسما از کشف پنجمین قمر آن به نام S\2012 (134340) 1 یا P5 خبر دادند.
قمر P5 با استفاده از تصاویر تهیه شده توسط تلسکوپ فضایی هابل طی ماه های ژوئن و جولای کشف شده است. این قمر جدید درست یکسال پس از کشف قمر P4 شناسایی شده و با وجود شباهت ظاهری به P4 از آن کوچکتر است.